امام علی (ع) در غدیر1
ولایت امام علی (ع) در غدیر
توضیح واقعه غدیر در ضمن سه مرحله انجام می شود :
مرحله اول : نزول آیه تبلیغ
روز 18 ذیحجه سال دهم هجری ، هنگام بازگشت از حجه الوداع ، در وادی غدیر ( محل جدا شدن راههای دیگر شهرها ) این آیه نازل شد : یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرینَ (مائده/67)
اى فرستاده ما آنچه را از ناحیه پروردگار بتو نازل شده برسان و اگر نکنى (نرسانى) اصلا پیغام پروردگار را نرساندى و خدا تو را از (شر) مردم نگه مىدارد زیرا خدا کافران را هدایت نمىفرماید (به مقاصدشان نمىرساند)
آنگاه برای ابلاغ این مطلب مهم ، حضرت فرود آمده و دستور دادند همه اجتماع کنند و منتظر شوند تا عقب ماندگان برسند و آنها که جلو رفته اند بازگردند . حضرت در حضور همه حاجیان ( بین 40 تا 120 هزار نفر نقل شده اند) خطبه ای خواندند و سپس دست علی (ع) را بلند کرد و فرمود : «من کنت مولاه فعلی مولاه اللهم وال من والاه وعاد من عاداه وانصر من نصره واخذل من خذله» .
و بعد از آن پیامبر اسلام (ص) عمامه خود را به نام « سحاب » بعنوان تاج افتخار بر سر مولی علی (ع) بست
متن خطبه غدیر در بسیاری از منابع معتبر اهل سنت بیان شده است . مانند :( ینابیع الموده لذی القربی ، کنزالعمال ، البدایه و النهایه ، تاریخ مدینه دمشق ، اسدالغابه ، مسند احمدبن حنبل )
لازم به ذکر است که 110 نفر از صحابه ، 84 نفر از تابعین و 360 نفر از حافظان حدیث اهل سنت ، داستان غدیر را نقل کرده اند و در این خصوص 26 تألیف مستقل صورت گرفته است . ( الغدیر ، ج 3 ، ص 156 ، 162 )
مرحله دوم : استدلال به خطبه غدیر بر امامت حضرت علی (ع)
مراد پیامبر (ص) از کلمه « مولی » در این حدیث ، سرپرست و اولی بالتصرف است ، بنابراین معنای حدیث این است که هر کس من سرپرست و ولی او هستم ، علی (ع) سرپرست او بوده و بر او ولایت دارد .
نمی توان معنای دیگری برای « مولی » لحاظ کرد ، زیرا شواهد و قرائن بسیاری در واقعه غدیر و خطبه پیامبر (ص) موجود است که مقصود پیامبر (ص) را روشن می نماید . آن قرائن عبارتند از :
1. نزول آیه تبلیغ :
از نزول این آیه قبل از واقعه غدیر 4 نکته استفاده می شود :
الف ) مطلب آنقدر مهم است که اگر پیامبر (ص) ابلاغ نکند ، رسالت او ناتمام می ماند . (وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ)
ب ) مطلب آنقدر بر پیامبر سنگین بوده که از طرف مردم احساس خطر می نموده که قرآن می فرماید «وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ »
ج ) خوف پیامبر (ص) از مشرکین نبوده ، زیرا پس از فتح مکه ، مشرکین کاملاً مغلوب شده بودند و خوف حضرت از منافقین حاظر در جمع بوده است .
د ) حضرت ، مأمور به ابلاغ مسأله جانشینی بوده اند ، زیرا در مسائل فقهی ، کسی با پیامبر (ص) مخالفتی نداشته است که موجب ترس پیامبر(ص) شود.
2. شرایط زمانی و مکانی : معقول نیست که پیامبر(ص) قریب صد هزار نفر را در آن گرمای سوزان معطل کند و مسأله دوستی خود با علی(ع) را بیان نماید .
3. خبر دادن از نزدیکی رحلت ، که با انتخاب جانشین سازگار است .
4. یادآوری مسئول بودن خود و امت در پیشگاه خداوند ( انی مسئول و انکم مسئولون ) .
5. شهادت گرفتن نسبت به مسائل حقه و اعتقادات : این نیز با بیان یک مسأله اعتقادی ( امامت ) سازگار است .
6. اعلام اولویت خود نسبت به مردم ( انا مولی المؤمنین و انا اولی بهم من انفسهم ) طبیعی است که وقتی می فرماید من از خودتان به شما اولی هستم(یعنی ولایت دارم) و بعد از آن می فرماید « من کنت مولاه فعلی مولاه» معنای «مولی» ولایت باشد.
7. دعا در حق یاوران و نفرین بر دشمنان علی(ع) ( اللهم و آل من والاه و عاد من عاداه ) . واضح است که حکیمانه و معقول نیست که پیامبر(ص) حضرت علی(ع) را به عنوان دوست و یاور خود معرفی نموده و آنگاه اینگونه دعا و نفرین نماید .
8. دستور ابلاغ حاضرین به غائبین ، اهمیت مسأله را بازگو می کند .
9. امر به بیعت با امام علی(ع) در حالی که برای دوستی و یاوری ، بیعت گرفته نمی شود .
10. تهنیت و تبریک صحابه ، مخصوصاً عمر و ابوبکر که گفتند : « بخ بخ لک یابن ابی طالب اصبحت مولای و مولی کل مؤمن و مؤمنت » .
11. احتجاج حضرت علی (ع) در ایام خلافت به واقعه غدیر .
12. نزول آیه « اکمال » و « سأل سائل » بعد از واقعه غدیر ( توضیح این آیات خواهد آمد ) .