سفارش تبلیغ
صبا ویژن

جوان شیعه

درمان افسردگی

درمان افسردگی
افسردگى اگر حالت مزمن و حادّ پیدا نکرده باشد که نیاز به ارتباط با پزشک روانکار دارد، درمانى فکرى و معنوى دارد.
افسردگى، از زمینه هایى مثل تحقیر خویش، ضعیف پندارى در موفقیّت، توقع همسانى با دیگران در استعداد و موقعیت ها و عدم قبول واقعیت زندگى(وجود اجتناب ناپذیر مشکلات و فراز و نشیب ها) و امثال این موارد، رشد مى یابد.
و این انتقال از افسردگى با نشاط نیاز به یک تغییر ذهنیّت دارد. 
پیامبراکرم(صلى الله علیه وآله)فرموده اند انسانها معدنند مثل معدن طلا و نقره. پس همه استعداد داریم ولى تفاوت نیازها، تفاوت ها را در قابلیّت ها مى طلبد و از همین جاست که باز حضرتش مى فرماید کار خود را انجام دهید پس هر کس در کارى که ساختارش مناسب است موفق مى شود. قرآن کریم مى فرماید هرگز تمناى ویژگیهاى دیگران که خدا به آنان داده نکنید. بلکه «و اسئلوالله من فضله» از فضل و رحمت فراوان او درخواست کنید. جهان بینى دین، گرفتارى و بلا را سازنده مى داند چون نقاط ضعف را آشکار مى کند و اعتصام و توجّه به خداوند را سبب مى شود. ما در گرفتارى ها باید به او روى آوریم و چون اشتباه مى رویم گرفتار ضنک، همان تنگى در امور و دلتنگى و افسردگى ها مى شویم در قرآن مى خوانیم «و مَنْ أعْرضَ عَنْ ذکرى فان له معیِشَةً ضنکا(1); هر کس از من و یادم روى گردان شود، پس زندگى برابرش ناگوار مى گردد».
آرى! مشکلات و گرفتاریهاى پیچ اندر پیچ در زندگى و در وجود تو در توى آدمى با سرانگشت علم و زحمت بى منتهاى آن وجود مهربان باز مى شود. توسل به اهلبیت((علیهم السلام)) و امام حاضر حجة ابن الحسن((علیه السلام)) نباید مغفول واقع شود.
علل افسردگی
راه درمان افسردگی این است که علت‌ها یآن‌را در وجود خود جستجو کرده و پس از کشف، به رفع آن‌ها بپردازیم. در این نوشته به‌طور خلاصه به بیان علل افسردگی می‌پردازیم.
1. انتخاب اهداف محدود و تکرارى و این طبیعى است که زندگى وقتى چنین حالتى داشت خستگى و و آزدگى مى آورد.
به گفته یک دانشمند: آنچه به زندگى شور و شوق مى بخشد تعقیب است نه تسخیر، راه است نه مقصد، تلاش است نه کامیابى. آرى این روح بزرگ انسان در محدودها احساس دلتنگى مى کند. او جز با یک وجود بى نهایت آرامش نمى یابد. آن هدف خداست چون خداوند بُعدى ندارد که بگویى بَعدش چه؟
«من که خسته شدم!» این مشکل اصلى انسان است و در دین، نیایش در ابعاد گوناگون مثل نماز و دعا مسئله را حل کرده است.
2. اگر این موضوع فوق حل شد. بقیه قابل حل است چون اگر در کارها معیار تکلیف و توان ما باشد. به اندازه وسعت مکلّف هستیم و خستگى ندارد بلکه همه شور و نشاط است و آنجا که از توان افتادیم تکلیفى نیست.
3. . با تفریحات سالم و یا مسافرت جمعى با دوستان هم فکر، به زیارت اولیاءِ دین رفتن، شور و حال دیگرى براى اقدامات آینده ایجاد مى کند. ما خود را خیلى بسته کرده ایم.
بنابراین منشاء عدم نشاط در زندگی، عدم تقویت باورهای اعتقادی و یا تعلق بدنیا است که هر چه آن ایمان تقویت و این تعلق کم گردد، زمینه آرامش خاطر و بدست آوردن روحیة نشاط در آدمی رونق می‌یابد.
 4ـ با افکار منفی خود مقابله کنید یعنی هر وقت این افکار به شما هجوم آورد به هر صورتی که شده خود را از چنبره آن نجات دهید مثلاً خود را بکاری مانند مطالعه یا هر کار دیگری که امکان انجام آن برای شما هست، مشغول کنید و نگذارید ذهن شما جولانگاه افکار منفی باشد.
 5ـ به جنبه‏های مثبت خود فکر کنید و سعی کنید آنها را در یک برگه‏ای بصورت فهرست، لیست کنید.
 6ـ بجای اینکه به کمبودها و عیب‏ها و ناکامیهای خود فکر کنید به موفقیت‏ها و آن امکاناتی که در زندگی از آن بهرمند بوده و هستید فکر کنید بعبارت دیگر امکانات و شرایط زندگی ما مانند یک لیوانی است که بخشی از آن پُر است و بخشی خالی و همه افراد اینچنین هستندسعی کنید به آن بخش پُر فکر کنید و از آن بهره ببرید و غصه آن نیمه ‏خالی را نخورید چه اینکه از آنچه در اختیار دارید نمی‏توانید بهره‏مند شوند، فرصتهای زندگی را مغتنم بشمرید و از آنچه در آینده پیش خواهد آمد نگران نباشید.
 7ـ با افراد شاداب، فعال، اجتماعی، و متدین و در عین حال مثبت‏نگر معاشرت کنید و از افرادی که همیشه وقتی با آنها مواجه می‏شوید از زندگی شکایت می‏کنند، دوری گزینید.
 8ـ ورزش را جزء ضروری‏ترین فعالیت‏های خود قرار داده هر روز حداقل نیم ساعت الی یک ساعت ورزش کنید. (هر ورزشی که مورد علاقه شماست)
 9ـ با قرآن انس بگیرید و به نمازهای یومیه توجّه بیش‏تر داشته، آن‏ها را اول وقت بخوانید؛ زیرا یاد خدا و ارتباط معنوی با او آرامش بخش دل‏ها است.
 10ـ از بیکاری و بی‏برنامه‏گی اجتناب کنید و همه اوقات خود را به صورت منطقی پر کنید.  
 11ـ به تغذیه خود خصوصا صبحانه اهمیت بدهید و هیچگاه بدون خوردن صبحانه خود را مشغول کار یا مطالعه و یا کلاس نکنید.
12ـ هر وقت احساس دلتنگی می‏کنید حدود 10 دقیقه یک دوش آب ولرم بگیرید و در صورت امکان شنا کنید.
 13ـ با توسل به اهل‏بیت(ع) از آنها بخواهید که شما را کمک کنند و همواره امیدوار به لطف و رحمت خدا باشید.
 14ـ مهم ترین توصیة این است که درهای دیروز و فردا را به روی خویش بسته و به وظیفة امروزت بیندیش.عبرت را جایگزین حسرت برگذشته و تدبیر را جانشین بیم از آینده قرار دهید. به قول سعدی: سعدیا! دی رفت و دیگر هیچ از او یاد مکن فردا که نیامده است فریاد مکن.
"آسلر" دانشمند غربی می گوید: در تمام مراحل حیات، درِ آهنینی بر روی گذشته،‌یعنی آن دیروزی که دیگر وجود ندارد، محکم ببندید و همین طور یک پرده فولادین جلوی آینده، فردایی که هنوز به وجود نیامده است بکشید، آن وقت با اطمینان و آرامش خاطر امروز را بگذرانید. (محمد جعفر امامی، بهترین راه غلبه بر نگرانی ها و ناامیدی ها، ص 74)
امیرالمؤمنین(ع) می فرماید: "گذشته، گذشت و آینده روشن نیست (در دست خدا است) و باید در این میان امروز را غنیمت شماری".[ همان، ص 75]
اگر بپرسید: آیا نباید هیچ قدمی برای آینده برداشت و به فکر آن بود، پاسخ این است که: بهترین وسیله و اندیشه برای تهیة مقدمات آینده، تمرکز هوش و توجه به کار امروز است که آن را به نحو شایسته انجام دهید. این یگانه راهی است که آیندة ما را تأمین و تضمین می سازد.[ همان]
به امید موفقیت همه جوانان شیعه