سفارش تبلیغ
صبا ویژن

جوان شیعه

تعارض علم و دین(4)

ه)دین وعلوم انسانی:

1-فروید درعرصه روانکاوی مدعی بودکه زندگی دینی انسان درآرزو اندیشی وسرکوب امیال وشهوات او ریشه دارد. از دیدگاه او، دین نوعی، روان رنجوری است که در گذشته انسان ریشه دارد واز،عقده ادیب ناشی می شود او مدعی بود که دین نیز همچون هنر، محصول سرکوب غریزه جنسی، بویژه درکودکی است.[1]

از دیدگاه فروید ،انسان ازهمان اوان کودکی،کامجو ولذت پرست است ودائماً درپی ارضای تمایلات خویش است اما این کامجوییها، نادانسته وبطور خودبه خودی صورت می گیرد.

کودک برای تحقق این امر،ازآنچه در دسترس خود دارد،بهره می گیرد،ابتدا اعضای بدن خود وسپس والدین، هدف جنسی اوقرارمی گیرند، در دوره قضیبی(بین سه تاشش سالگی)کودک میل به جانشینی یکی از والدین را دارد وپسرکه نمی تواند با پدر رقابت کند، تسلیم شرایط شده وفکر تملک مادر رااز سر بیرون می کند وارضای خود را درعالم رؤیاها وخیالات جنسی جست وجو می کند.

بدین سان کودک با سرکوب میل جنسی، دچار واپس زدگی می شود.[2]

امیال سرکوب شده ظاهراً فراموش می شوند، ولی درواقع، ازحوزه خود آگاه روان انسان، رانده میشوند وبه حوزه ناآگاه روی می آورند،این امیال، مدتی طولانی، درآنجا باقی می مانند ودرزندگی آینده خود نقش مؤثری ایفا می کنند،این امور درآینده مجدداً به صورت های گوناگون وشگفت آور بازمی گردند. بنابراین مابسیاری از شاهکارهای هنری ونیز بسیاری از کشفیات علمی را مدیون همین غرایز تصعید شده هستیم. [3]

ازنزد فروید، شکل گیری تمدن،اخلاق،ادبیات وهنر،تاحدود زیادی،محصول  همین تصعیدهاست اندیشه خدانیز ازاین قاعده مستثنانیست:«تصعید یکی از عوامل تشکیل دهنده تمدن است. . .بنابراین خدای عادل وقادریاطبیعت مهربان تصعید های بزرگ هستند.[4]

مطابق نظر فروید ،تمایل افراد به پذیرش واعتقاد به خدای فوق طبیعی انسان وار، دست کم تاحدودی،معلول تمایل به فرافکنی تصویر پدردر دوران کودکی است که درناخودآگاه قرار دارد این فرانکی معمولاً پس از نوعی بازگشت به گذشته است که علت آن شکل رایج سازگاری است وبه

 

تخفیف تعارض ها واحساس گناهکاری ناخودآگاه کمک می کند.[5]

2- درحوزه جامعه شناسی نیز می توان به دیدگاههای جامعه شناختی افرادی چون آگوست کنت، امیل دورکهایم،کارل مارکس و . . . درباب ماهیت ومنشأ دین اشاره نمود.

ازنظر دورکهایم، منشأ دین توتم پرستی است وپرستش توتم نیزنمادی از پرستش جامعه است بنابراین آنچه درهمه ادیان مورد پرستش قرار می گیرد وویژگیهای فرا طبیعی به آن نسبت داده می شود، چیزی جز جامعه نیست.

همان گونه که خدایان،دراندیشه پرستندگانشان برآنها برتری دارند ودرآنها، احساس وابستگی ایجاد می کنند وازآنها فرمانبرداری می طلبند، جامعه نیز نیازمند تبعیت افراد از خویش است وحفظ وحدت وانسجام جامعه اقتضامی کند که هرکس از منافع وعلایق فردی خود بگذرد وتسلیم خواست واوامر جامعه باشد،بنابراین جامعه از همه ویژگیهای خداوند برخوردار است، به تعبیر دقیق تر، این ویژگیها، اصالتاً متعلق به جامعه است که به موجودی مقدس والوهی، فرافکنده شده است.[6]

3- دراندیشه کارل مارکس، ازخودبیگانگی دینی نیز مانند سایر جنبه های از خود بیگانگی انسان، ریشه درشرایط زندگی اجتماعی وتضادهای طبقاتی داردکه آن نیز به نوبه خود به روابط تولیدی وزیربنای اقتصادی جامعه وابسته است.

براساس نظریات اودرهرجامعه دوجنبه اساسی رامی توان تشخیص دادیک جنبه زیر بنا ویک جنبه روبنا، مقصود از زیربنا،زیرساخت های اقتصادی جامعه وروابط وشیوه های تولید است ومقصود از روبنا، نهادهای حقوقی سیاسی ودینی ونیز طرز تلقّی ها ایدئولوژیها،فلسفه هاو. . . می باشد. براین اساس، دین وسایر امور روبنایی جامعه تابع وتحت تأثیر زیرساخت های اقتصادی وروابط تولیدی

جامعه است.

برمبنای نظریات مارکس،درهمه جوامع بشری ازآغاز تاکنون،روابط وشیوه های دین وباورهای دین نیز تحت تأثیر همین وقایع اتفاق افتاده است، به گونه ای که هرگاه تغییری درحیات اقتصادی جامعه رخ می دهد، به دنبال آن درباورهای دینی واخلاقی، همچون سایر امور روبنایی جامعه، دگرگونیهایی صورت پذیرفته است.[7]

مارکس، دین را نمونه کاملی ازیک ایدئولوژی میداند که بعنوان یک نظام اعتقادی برای توجیه وضع موجود طبقاتی واقتصادی،ساخته می شود. دین به فقیران می آموزد که نظام وترتیبات اجتماعی ای که درآن به سرمی برند، خواسته خداوند وامری از پیش تعیین شده ومقدر است.خداخواسته است که مالکان ثروتمند وکارگران فقیر باقی بمانند ودین برای تسلی خاطر آنها بهره مندی از نعمت های جهان دیگر را به کارگران وتهی دستان وعده می  دهد وعقوبت ستمگران رابه دوزخ اخروی موکول میکند. دین،همچون افیون، تحمل رنج را ساده می سازد وبا انجام اوهام وپندارهای مربوط به جهان دیگر موجب شادمانی کاذب مردم می شود وانگیزه هرگونه واکنش برضد وضع موجود را نابودمی سازد.[8]




1 جستارهایی درکلام جدید، محمدرضایی، ص211

2 همان. ص 212

3 روان شناسی، فروید، ترجمه مهدی افشار، ص 153

4 خاستگاه دین از نظر فروید، غلام حسین توکلی، ص 48

5 جستارهایی درکلام جدید، محمد رضایی ودیگران، ص 214.

6 صور بنیادین حیات دینی،امیل دورکهایم، ص 171

7 عمل، عقلانیت ودین، ص 129

8خانواده مقدس،کارل مارکس، ص 237